
راهبی که اتومبیل فراری خود را فروخت
خلاصه کتاب “راهبی که فراری اش را فروخت” گزیده جالبی است که میتواند نحوهی نگاه شما به زندگی را تغییر دهد. داستان این کتاب، در مورد زندگیِ وکیلی است که تصمیم میگیرد خودروی فراری خود را بفروشد و راهب شود. داستان این کتاب تخیلی است نوشتهی رابین شارما، که با فروش بیش از 3 میلیون نسخه در جهان، یکی از پرفروشترین کتابهای سبک زندگی، به حساب میآید
در این کتاب چه میخوانیم؟
کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، داستان زندگی جولیان مانتل است؛ مردی که در زندگیاش چیزی کم نداشت. او فارغالتحصیل دانشکده حقوق از دانشگاه هاروارد بود و به عنوان یکی از بهترین وکلا در ایالات متحده شناخته میشد. او در یک عمارت بزرگ زندگی میکرد و خودروی فراری قرمز رنگش، مثل گوهری در حیاط خانهاش میدرخشید. او واقعا رویایی زندگی میکرد.
با این حال، حقیقت تلخی برای او وجود داشت که به شدت تلاش میکرد و با جدیت، مسئولیتهای مهمی که به دوش داشت را رسیدگی میکرد. او توانسته بود با پشتکارش به هر چیزی که میخواهد برسد، اما چه فایده!
سرانجام فشار کاری زیاد و تحمل استرسهای بیش از حد کاری، باعث شد در یکی از جلسات دادگاهاش، دچار حمله قلبی شود و در کف سالن، به زمین بیفتد. پس از آن واقعه، او هرگز به سمت قانون و وکالت نرفت. حتی پس از حمله قلبیاش، با هیچ یک از کارکنان شرکتاش تماسی نگرفت. برخی از کارمنداناش، شایعه کردند که وی برای تجربهی یک زندگیِ ساده، به هند نقل مکان کرده است. اتفاقا این شایعه درست از آب درآمد. مانتل قبل از عزیمت به هند، عمارت و فراری خود را فروخت. او پس از آن اتفاق، مطمئن شده بود كه لذتبردن از زندگی، فراتر از مسائل مادی شکل میگیرد.